زندگی میان پرچمهای جنگی؛ مستند بحران
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۰۳۴۴۴
زندگی میان پرچمهای جنگی استعاره کارگردان است برای اشاره به وضعیت بیسامان افغانستان و نیروهای متنوعی که به نمایندگی از گروهها و عقاید مختلف در این کشور حضور دارند و پرچمهایشان برافراشته است؛ پرچمهایی که آدمها تحت لوای آنان یک کار میکنند و آن جنگیدن با یکدیگر است. یکی از این گروهها داعش بود که در زمان ساخت فیلم در بخشی از افغانستان حضور داشت و این دغدغه را برای فیلمساز ایجاد کرده بود که به دل بحران برود و با استفاده از گونهای از مستند یعنی مستند بحران، مسائل و مصائب این کشور همسایه را به تصویر بکشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اسلام زاده که پیشازاین سابقه حضور در افغانستان و معاشرت با آدمهای این کشور و نزدیکی با طالبان را در فیلمی به نام تنها میان طالبان به تصویر کشیده است، در فیلم زندگی میان پرچمهای جنگی میکوشد تا نشان دهد که طالبان همان داعش نیست و این دو تفاوتهای عقیدتی عمدهای با یکدیگر دارند.
آنچه در ادامه میآید گفتوگوی خبرنگار ایرنا با محسن اسلام زاده کارگردان فیلم است:
ایرنا: چه چیزی باعث شد که دنبال ساختن فیلمی با این سوژه باشید؟
اسلام زاده: من حدود ۸ سال است که در افغانستان کار میکنم و فضای این کشور برایم جذاب است. اولین کاری که در افغانستان ساختم درباره شهدای دیپلمات ایران بود و این مدخلی شد برای ورود به مسئله جنگ در افغانستان، سالهای بعد مستند تنها میان طالبان را کار کردم و کار متأخر (زندگی میان پرچمهای جنگی) هم به دلیل شایعات حضور داعش در افغانستان من را برانگیخت به افغانستان بروم و این موضوع را کار کنم، دلیل کارم هم این است که به خاطر مرز بسیار زیاد افغانستان با ایران، این کشور تأثیر بسیار زیادی بر ایران دارد.
همچنان که افغانستان مهاجرین بسیاری در ایران دارد و خدایی نکرده اگر داعش حضور پررنگی در مناطق مرزی داشته باشد، موضوع برای ما مهم و حیاتی است. برخی از مناطق مرزی که ما تصویر گرفتهایم تا شهر خود من، مشهد، فاصله زیادی ندارد و این موضوع بسیار مهمی است که نباید از آن غفلت شود.
ایرنا: چه چیزی باعث میشود که به دنبال این سبک از مستند بروید درحالیکه هرکسی حاضر به این ریسک نیست؟
اسلام زاده: مدل مستندی که من دوست دارم و در حدود ۱۵ سال گذشته تجربهاش کردهام، همین است. من کارم را از سیستان و بلوچستان خودمان آغاز کردم، بعدازآن به پاکستان رفتم، در انقلاب لیبی حضور داشتم و کارکردم، بارها به سوریه و عراق رفتهام و حتی در برخی از مناطق بحرانی در آمریکای لاتین کار کردهام و دوست دارم که در گونه مستند بحران کار کنم. البته فلسفهام این است که باید در بررسیهایمان فراتر از مسائل روزمرهٔ جنگ و ابعاد ظاهری باشیم، عمیقتر بشویم و در سفرها و حضورهایی که در مناطق داریم و تجربیاتی را که کسب میکنیم به مخاطبین ارائه کنیم.
ایرنا: اینگونه مستندها احتمالاً به دلیل ریسک بالایشان از حمایت خوبی برخوردارند؟
اسلام زاده: اصلاً. بههیچعنوان اینگونه نیست و من همین امروز که با شما صحبت میکنم پول DCP و ICP (فرمت خاصی که فیلم برای ارائه سینمایی تنظیم میشود) نسخههایی که برای پخش سینمایی هستند را ندارم. ما برای این کار در افغانستان دلار خرج کردیم و در نوسانات ارزی این کار را تولید کردیم، بهترینهای مستند ایران در این کار بودند، فرید دغاغله تدوینگر، محمدحسین ابراهیمی صداگذار و مهدی خوش نژاد تصویربردار کار بودهاند اما از هیچ جا حمایت نشدهایم و متأسفانه برخی از نهادهایی که متولی این کار هستند، کملطفی کرده و کار را رد کردند. کار تنها میان طالبان را هم نتوانستم بهجایی و نهادی در کشور بفروشم.
ایرنا: به نظر میرسد که با این شرایط، دنبال کردنِ کاری که درآمد ندارد و ریسک جانی دارد، منطقی نیست.
اسلام زاده: بالأخره بخشی دغدغهٔ من است و من در اینگونه مستند کار کردهام و مخاطب انتظار دارد که هرروز بیشتر در این مسیر جلو بروم و قدمی جلوتر از کارهای قبلیام بگذارم، مستندساز به دنبال کار متفاوت، هیجان، کشف و شهود و نشان دادن فضاهای جدید است. ضمن اینکه خروجی آن برای کشورمان و دغدغههای ملی و مذهبی که داریم لازم است.
ایرنا: حمایتکننده کار شما کدام نهاد بود؟
اسلام زاده: بعد از حادثه میرزا اولنگ که روستایی به همین نام بود و مردم آن قتلعام شدند ما با چالش تحلیل در کشور مواجه بودیم و از این وقایع تحلیل درستی نمیشد. یکی از مسئولان موسسه روایت فتح از من خواست تا به دلیل سابقه کار در افغانستان به آنجا بروم و مجموعهای مستند را بسازم تا بدانیم آنجا چه خبر است، ضمن اینکه گفتند سالها است که کاری در این زمینه تولید نشده است، من طرح را ارائه کردم و مورد استقبال واقع شد اما با تغییر مدیریت مواجه شدیم و برای مدتی مدیر نداشتند.
با بودجهای از کار دیگری که برای مرکز فرهنگی میثاق انجامشده بود، کار را شروع کردیم و بعد به نوسانات ارزی خوردیم و نشد کار آنگونه که قرار بود انجام شود و من یک تکقسمتی کارکردم. چند جایی که از آنان درخواست حمایت کردیم، مانند مرکز گسترش، فیلم را رد کردند و گفتند حمایت نمیکنیم.
از مرکز گسترش شاکی هستم چون از طریق یکی از دوستان قول ضمنی به حمایت داده بودند ولی فکر نمیکردم اینگونه شود و فکر میکردم با توجه به اینکه آقای انتظامی قول بیشترشدن بودجه را داده بودند، مرکز گسترش از ما حمایت کند اما عملی نشد.
ایرنا: کارکردن با طالبان ممکن است؟ معمولاً تصویر خوبی از آنها در افکار عمومی وجود ندارد.
اسلام زاده: این بار اول نیست و من چند سالی سابقه حضور و کار در آنجا را دارم و افرادی را میشناسم که روابطی را دارند. زمانی که فیلم تنها میان طالبان را ساختم، سؤال شما بیشتر مطرح بود اما امروز طالبان با وزیر امور خارجه ما دیدار دارد و با کشورهای دنیا ارتباط میگیرد و این نشان داده است که موضع این گروه تفاوت معناداری کرده است؛ چنانچه امروز دنبال حرف زدن است و از ابزاری که هست استفاده میکند. برخی از طیفهای طالبان هستند که حاضرند بیایند و حرفشان را جلوی دوربین بزنند.
طالبان قدرت غیرقابلانکار در افغانستان است. وقتی چند سال پیش اولین بار به افغانستان رفتم، تصورم این بود که دیگر طالبان وجود ندارد اما مشاهده کردم که چگونه سایه سنگین طالبان بر افغانستان حاکم است و تصمیم گرفتم دربارهشان کار کنم که مستند تنها میان طالبان خروجی آن بود که در یک سانسور سنگین خبری شکل گرفت و آن زمان کسی فکر نمیکرد که اینها اینهمه قدرت دارند.
با خوبی و بدی طالبان کاری ندارم اما آنها چند مشخصاتی داشتند که برای من جذاب بود؛ اول اینکه به لحاظ فکری تکفیری نیستند، ثانیاً تا این لحظه که ما باهم صحبت میکنیم درگیر یک جنگ واقعی با آمریکا هستند و اینکه برخی میگویند اینها عامل آمریکا در منطقه هستند، درست نیست. جنگ طالبان با آمریکا یک جنگ زرگری نبوده است. از سوی دیگر طالبان به لحاظ فکری و در عمل با داعش بیعت نکرد و با آنها جنگ داشت. زندگی میان پرچمهای جنگی بیشتر به تفاوت میان داعش و طالبان میپردازد و اینکه آیا جنگ بین آنها واقعی بوده است یا صوری؟.
ایرنا: آنها دستکم به لحاظ ظاهری شبیه داعش هستند.
اسلام زاده: از دور اینگونه است ولی وقتی نزدیک شوید، تفاوتها را میفهمید. طالبان مکتب دیوبند حنفی (مکتبی ضد وهابیت است و تکفیری نیست) هستند اما داعش وهابی هستند؛ جنگ افغانستان جنگ قدرت و جنگی سیاسی (و شاید بشود گفت جنگی قومی) است اما یک جنگ عقیدتی نیست.
ایرنا: در مصاحبههایتان گفته بودید که برای این فیلم مدتی لغو کار شدید و مجبور به اسکان در یک روستا؛ دلیل این مسئله چه بود؟
اسلام زاده: به من نگفتند که دلیل چه بود؛ فیلم در شمال غرب افغانستان تولید میشد و گفتند باید یک تأییدیه از قندهار و از شورای رسانهای بگیری و چند روزی معطل شدم و قرار بود که کار نیمهکاره رها شود، ما داشتیم برمیگشتیم که با یکی از دوستانم که در قندهار بود و سفر قبلی را هماهنگ کرده بود، ارتباط برقرار کردم و فرصت و تأیید کار را گرفتم. در افغانستان آدمهایی هستند که معجزه میکنند و فضا وحشتناک است.
ایرنا: سخن پایانی شما چه هست؟
اسلام زاده: در حق فیلم من کملطفی کردهاند. در انتخاب بخش مسابقه در جشنواره سینما حقیقت هم به فیلمم کملطفی شد درصورتیکه گفتند فیلم در بخش مسابقه هست اما در زمان اعلان نبود و اینکه انتظارم این بود که بودجه و حمایت به مستندی در این سبک برسد اما نرسید.
برچسبها مستندساز جشنواره فیلم فجر مستند پروندهٔ خبری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجرمنبع: ایرنا
کلیدواژه: مستندساز جشنواره فیلم فجر مستند مستندساز جشنواره فیلم فجر مستند زندگی میان پرچم های جنگی تنها میان طالبان کار در افغانستان مستند بحران گونه مستند مرکز گسترش اسلام زاده کار کنم کم لطفی آدم ها یک جنگ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۰۳۴۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک ماجرا و هزار داستان؛ در بدخشان افغانستان چه خبر است؟
اخباری در شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها از ساعاتی قبل با رویکردهای مختلف در حال انتشار گسترده است و نشان میدهد که مردم شهرستان «درایم» در بدخشان علیه نیروهای طالبان اعتراض کردهاند. - اخبار بین الملل -
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، منابع محلی، بیانیهها، بررسی اخبار و ویدئوهای منتشر شده در سایتها و شبکههای اجتماعی این روایت را تقویت میکند که نیروهای طالبان در روستای «قرلق» شهرستان درایم ولایت بدخشان بر سر تخریب مزارع با تعدادی از مردم محلی درگیر شدهاند و در نتیجه یک کشاورز نیز کشته میشود.
ماجرای مبارزه حکومت طالبان با کشت و تولید مواد مخدر در ولایتهای افغانستان درحالی ادامه دارد که مقاومت کشاورزان نیز با گذشت زمان و نبود کشت جایگزین افزایش یافته است اما در ماههای اخیر برخی رسانههای غربی نیز به دنبال گرفتن ماهی از آب گل آلود هستند تا نقش سیاهنمایی را بیش از گذشته برجسته کنند.
از سوی دیگر برخی رسانهها با انتشار اخباری اعلام کردهاند تظاهرات مردمی در بدخشان به دلیل ورود نیروهای طالبان به حریم شخصی بوده و حریم خانوادهها نیز رعایت نشده است.
بر اساس بیانیه فرماندهی پلیس بدخشان به نظر میرسد که وضعیت به حالت عادی بازگشته است.
خاطرنشان می شود که سال گذشته نیز در بدخشان بر سر تخریب مزارع خشخاش درگیری صورت گرفت و گفته شد چهار نفر کشته و یا زخمی شدند اما گزارشی از تعرض به حریم شخصی و خانوادگی منتشر نشد.
عدم تعهد نسبت به کشت جایگزین
به نظر میرسد حساسیت کشاورزان مزارع خشخاش به این دلیل افزایش یافته است که برای کشت جایگزین کاری انجام نشده و با توجه به مشکلات اقتصادی افغانستان، آنها به نوعی مجبور به ادامه این روند هستند.
«پینو آلارچی» رئیس اجرایی پیشین دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل اسفندماه گذشته با اشاره به عدم کمکهای لازم در زمینه کشت جایگزین، اعتراف کرد؛ وظیفه جامعه جهانی است که برای کشت جایگزین مواد مخدر با افغانستان همکاری کند.
با نگاهی به این قبیل اظهارات مقامات مختلف غربی و نهادهای بینالمللی، بهخوبی میتوان دریافت که جامعه جهانی با وجود قولهای مکرر، کمکی به کشت جایگزین خشخاش در افغانستان نکردهاند. این در حالی است که اقتصاد مبتنی بر کشاورزی افغانستان به دلایل مختلف از جمله تحریمهای آمریکا با مشکل مواجه است و این نارضایتی عمومی در مناطقی که ناچار از کشت هستند را افزایش میدهد.
حکومت کابل و مردم هوشیار باشند
با این حال، در ادامه چند نکته قابل ذکر است؛ نخست این که کشتن مردم عادی قابل توجیه نیست و حکومت طالبان باید نظارت بیشتری بر نیروهای خود داشته باشد.
البته پیش از این بارها مقامات ارشد کابل از جمله در این اواخر «سراج الدین حقانی» وزیر کشور حکومت طالبان نیز تاکید کردند که نیروهای حکومتی نباید با مردم بدرفتاری کنند و موجب رنج مردم شوند.
پاشنه آشیل حکومتهای کابل در جامعه سنتی و مذهبی افغانستان بیشتر مسائل مربوط به قومیت، زبان، زنان و خانواده بوده است و هیچگاه مردم این کشور، توهین به چنین مسائلی را برنتابیدهاند و همواره برای این حکومتها در طی زمان فرجام نامبارکی را رقم زدهاند.
به هر حال، موضوع اعتراض به تخریب مزارع خشخاش از سوی کشاورزان، موضوع جدیدی نیست اما برخی به نظر میرسد به دنبال فتنه هستند تا ماهی مقصود خود را صید کنند و باید در شرایط کنونی هم حاکمیت افغانستان و هم مردم بیش از گذشته هشیار باشند تا این کشور در بحران عمیقتر از گذشته فرو نرود.
انتقاد طالبان از عدم همکاری نهادهای بینالمللی برای کشت جایگزین خشخاشضرورت حمایت از کشت جایگزین خشخاش در افغانستانسیگار: افغانستان نیازمند سرمایهگذاری در کشت جایگزین استانتهای پیام/.